رایان & نویانرایان & نویان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

مـــعـــــــــجـــزه ی خـــــــــــــــدا

نویان

سلاااااااااااااااااااااااام مامانی دلم تنگولیده واسه درد دل گفتن نویان جونم میخوام یه رازی بگم مامان جون این عکسو نیگاه یه نینی کوچولو نازه همیشه دوست داشتم چشمهای ناز تو یا داداش جونی مثه چشمهای این نینی بشه. نیگاه کن مامانی چشمهای ناز خودتو مژه های نازتو نیگاه الهی فدات بشم. حالا تو این عکس خوب نیفتادی.طبیعی ت چشات نازتره. اینم یه هدیه از الله. خدایا شکرت. ...
31 خرداد 1393

عکس بازی ماهیانه و تغییرات

عکس 1روزگی رایان عکس 1روزگی نویان عکسهای یک ماهگی دوماهگی گل پسملا عمل جراحی رایان.دوماهگی باوزن4200 الهی دورت بگردم مامانی. بازم بیمارستان:( سیستم دفاعی بدنت بخاطر مصرف انتی بیوتیک ضعیف شد. سه ماهگی  فرشته هام چهارماهگی پسرا نویان بغل خاله جون.رایان بغل بابایی مطب دکتر واسه کنترل ماهیانه   پنج ماهگی پسملا(تا الان عکسها از تو خونه بود..ا...
10 ارديبهشت 1393

دوباره سلام

سلام جوجه های پنج ماهه ی من بازم نشد به موقع بیام بنویسم مامانی ها ببخشید گل پسملا نمیدونم از کجا و از چی شروع کنم ..ولی الان پنج ماه از تولدتون می گذره.تا اینجا نمیگم سختی نکشیدیم ولی راحت و راحت هم اینقدری نشدین. از دردهای بعد عمل و شرایط روحیم نمیخوام بگم..اینجا فقط فاز مثبت میخوااااااااااااااااااااااااااااام بدونین روز به روز بیشتر دوستتون دارم.عاشقتونم   ...
18 فروردين 1393

روز تولد

وووووي شاهزاده هام ميخوان بيان     1392/9/2     جبيييييييييييييغ  .  .  .  .  خيلي خوشحالم ،فقط همين     بعد کلي انتظاااار،ميخوام ببينمتون     باورم نميشه      خداي ناز و مهربونم،ممنونم ازت ...
25 آذر 1392

انتخاب اسم

نويان & رايان  اسم شازده هاي من اينا شد . . . . رايان : نگهبان آسمان. رايان : . (اِخ ) كوهي است به حجاز. (منتهي الارب ) (از معجم البلدان ). رايان : . (اِخ ) دهي است بناحيه ? اعلم . (منتهي الارب ). قريه اي است از قراء ناحيه ? اعلم همدان . (از معجم البلدان ). رايان در زبان سانسكريت به معني شاهزاده? كوچك است، در هند قديم به معناي داراي قدرت و در خاورميانه قديم به مردان رايان گفته ميشد. رايان: بسيار باهوش- تيز هوش - . . . . اسم: نویان نوع: پسرانه ریشه اسم: ترکی معنی: امیر سپاه - شاهزاده - لقب سلاطین و بزرگان ترک تلفظ: نويان /noviyān/ (نام مرد) توضيحات: [نوي /novi/= نو ب...
25 آذر 1392

استرس من و انتظار بابا

اين نه ماه،بيشتر انتظارا واسه من بود.    ولي..    اين چند ساعت آخر واسه باباجون.    مادرجون و عزيز و خاله جون تکتم هم باما بيمارستان اومدن.. من خيلي    خوشحال بودم،حس خوبي داشتم.    البته استرس هم بودا،ولي به اينکه ميخواسم دوتا جوجه ببينم،آرومم ميکرد.    چيزي از سزارين و عملم نميتونم بنويسم،همش بيهوش بودم،ولي فيلمش هست   ميتونين تو فيلم خودتونو منو ببينين گل پسملاي من:-*   ولي تنها حرفم،راجع به باباجونتون،که خيلي منتظر بود،به انتظار ديدن شما.    وق...
25 آذر 1392